کد مطلب:278576 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:140

گفتار ما
اگر منصفانه و از روی بی غرضی، در این روایات دقت شود به این نتیجه خواهیم رسید كه منع و تهدیدهایی كه از سوی امامان علیهما السلام، نسبت به نامیدن حضرت - به اسم مباركش - وارد شده است مربوط به فاصله ی زمانی عصر پدر آن بزرگوار تا زمان غیبت است تا اینكه از توجه بیش از حد مردم و خطرات ناشی از حكومت طاغوتیان محفوظ بماند، چنانكه در ایام حمل و تولد و خردسالی نیز به همین علت، همه چیز مخفی بوده است. روایت چهارم فصل هفت از باب اول و نیز روایات پنجم و ششم همین فصل شاهد این مطلب است.

روایاتی نظیر روایت چهارم و یازدهم تا پانزدهم این فصل - كه نام آن حضرت را به صراحت ذكر كرده و اجازه ی نام بردن داده است - گواه این است كه آن دسته از روایاتی كه از نام بردن نهی كرده درصد بیان حكم تعبدی محض [1] نیست، بلكه



[ صفحه 119]



مقصود همان چیزی است كه ما به آن اشاره نمودیم؛ اگرچه علم به حقیقت امور، فقط از آن خداست.


[1] مقصود از حكم تعبدي محض، حكمي است كه چه به علت و فلسفه ي صدور حكم دسترسي پيدا كنيم و چه از آن بي اطلاع باشيم، چه عقل ما از درك آن عاجز باشد و چه عقل، با استدلال و محاسبه به آن برسد، در هر حال حكم لازم الاجر است و بايد اطاعت شود. اما در مقابل، اگر حكمي تعبدي نباشد در هر جا موضوع آن مسلم است و علتي براي جاري شدن آن وجود دارد جاري مي شود و اگر زمينه و علت جاري شدن وجود نداشته باشد يا مشكوك باشد جاري نمي شود. در موضوع مورد بحث، چون در حال حاظر هيچ ضرورتي براي مخفي ماندن نام ايشان وجود ندارد و خطراتي كه از اين نظر متوجه وجود مقدس حضرت بوده است هم اكنون منتفي است فلذا حكم مخفي ماندن نام ايشان كه - حكمي غير تعبدي است - لازم الاجرا نيست و در هر زماني كه تابع موضوع و علت است.مترجم.